حکایت چهل و نهم: دانستن مفید خواندن
حکایت چهل و نهم دانستن مفید
عدهای گرد ملا جمع شده بودند. از آن میان، شخصی سؤالی پرسید.
ملا در پاسخ گفت: «ندانم.»
سپس آن یکی پرسشی دگر نمود و ملا باز گفت: «ندانم.»
حضّار چندین سؤال پرسیدند و ملا اظهار ندانستن کرد.
آنها به کرّات پرسشهای بسیار پرسیدند و خویشتن پاسخهایی دادند، اما ملا همچنان خموش مانده بود.
سپس روی به ملا کردند و گفتند: «ای ملا! پس تو چه دانی؟ به نظر میرسد که ما از تو بسیار بیشتر میدانیم.»
ملارضاالدین گفت: «بلی! درست است. به واقع من از همهی شما کمتر میدانم.»
جماعت خندیدند و گفتند: «پس چگونه ملا شدهای؟»
ملارضاالدین گفت: «زین سبب نیست که زیاد دانم. از آن روست که نامفید ندانم! و آنچه دانم، میتوانم بدان عمل کنم.
شما بسیار چیزها دانید که مفید نیستند و حتی مواردی دانید که تخیلی بیش نیستند، اما معتقدید که بخشی از دانش شماست. میزان موفقیت یک انسان، میزان دانستن او نیست، میزان عمل او به آنچه مفید است میباشد. پس معیار موفقیت این باشد.
حال به من بگویید که چند درصد از دانش شما برایتان مفید بوده است و از آنچه مفید بوده، چند درصد را توانستهاید به عمل مفید تبدیل کنید؟»