مقدمه خواندن



عنوان کتاب : منطق الشجره
تگ : آفرینش
شرح خلاصه : منطق الشجره
سطح : عمومی
مقدمه

 

مقدمه

 

منطق‌الشجره، روایتی است از مسیر انسان از زمین تا به آسمان، مسیری که ناگفته‌های بسیار دارد و مملو از اسرار است. داستانِ مسیری رمزآلود و پرپیچ و خم از تکامل یک روح تا رسیدن به حقیقت.

سال‌های بسیاری را در تاریکی و رنج به سر می‌بردم. رنجی از نبود نور الهی در درونم، گویی در زیرِ زمین بودم. پس از رنج و تلاش بسیار، از تاریکی درونم سر برآوردم و سرانجام سرم در آسمانِ روحم پدیدار شد. نوری دیدم. تجربه‌ای در تاریکی داشتم و همچنین تجربه‌ای در آسمان.

از آسمان به دیگر شاگردانی که در تاریکی بودند، نگاهی کردم. از آسمان همه‌چیز متفاوت دیده می‌شد اما آن‌ها از دلِ زمین حرف می‌زدند و حرف‌های آن‌ها کاملاً برخلاف آن چیزی بود که من می‌دیدم. همچنین خود را به خاطر آوردم، وقتی در تاریکی بودم چه افکاری داشتم و حال که در آسمانم چگونه می‌اندیشم! در اینجا تضادی یافتم از دوگانگی جهان.

همچنین در مدرسه‌ای که مؤسس آن بودم، صدها و هزاران شاگرد آمدند و رفتند. بعضی موفق و بعضی ناموفق. علت‌های مختلفی را دیدم و درس‌های بسیاری آموختم.

این درس‌ها قابل گفتن نبودند و نمی‌توانستم آن‌ها را تعریف کنم. راز موفقیت و شکست هر نفر قابل گفتن نبود. سعی کردم راهی پیدا کنم تا درس‌ها را به زبان ساده و بدون ذکر نام ارائه بدهم. روزی در باغچه خانه نشسته بودم و دیدم گل‌ها، علف‌ها و درختان بسیاری آنجا هستند و هرکدام خصوصیات خاص خودشان را دارند. بعضی زیر زمین و بعضی جوانه و بعضی نهال و درخت بودند. شاگردان مدرسه را دیدم که آن‌ها نیز اسنس (بذر) هستند و می‌خواهند رشد کنند و سر به آسمان درآورند. بزرگ‌ترین راز این جهان برایم همین درس بود که هر روحی به‌صورت یک بذر در زمین وجود دارد و می‌تواند به حداکثر رشد روحانی خود برسد.

از این ‌رو، رازهای رشدِ عالم را به اندازه‌ای که دریافتم، با زبانی ساده و در قالب زبان گیاهان و با دوگانگی نور و تاریکی بیان کردم. در هر قسمت، یک شرح روانی بر اجزای باغ گفته شده و یک درس مهم از اسرار طبیعت آمده است.

هر گیاه یا درخت، نماد یک شاگرد است که سعی در رشد دارد. اشتباهات و رنج‌های انسانی را در قسمت‌های مختلف داستان می‌بینید و همچنین؛ رنج‌های استاد حکیم، درخت گردو، نیز در داستان نهفته است.

هر گیاه یا درخت خصوصیاتی دارد که درون ما نیز هست، درحالی‌که گاهی یک گیاه، نمادی از یک شاگرد بوده ولی می‌تواند نماد قسمتی از وجود هر یک از ما نیز باشد.

تمام قسمت‌ها برگرفته از داستان‌های واقعی از مدرسه معرفت و درس‌هایی واقعی از اسرار هستی است.