حکایت چهاردم: علت اجماع خواندن



عنوان کتاب : حکایات ملارضاالدین
شرح خلاصه : حکایات ملارضاالدین
سطح : عمومی
حکایت چهاردم علت اجماع

 

جمعی از شاگردانِ ملا را گفتند: «از بهر چه هر دم و هر روز گرد ملا جمع می‌شوید؟ مگر ملا شما را چه می‌دهد که وی ‌را رها نمی‌کنید؟!»

هر یک از شاگردان، پاسخی دادند:

اولی گفت: «مگر جای بهتری هم وجود دارد؟»

دیگری گفت: «آیا به شما مرتبط است که ما چه می‌کنیم؟!»

آن یکی گفت: «ما به دور استاد خویش گرد آمده‌ایم و از برای شما نیز دعا می‌کنیم.»

تنی از آن جمع با تعجب گفت: «ما؟! چنین نباشد که همگی ما، هر روز به گرد ملا جمع می‌شویم. ما ملا را ملاقات نمی‌کنیم.»

یکی دیگر از مریدان گفت: «ملایمان، مولایمان است. باشد که وی در صحت و عافیت باشد.»

بعدی گفت: «برای سلامتی شخص ملا، به گردش اجتماع نموده‌ایم.»

آن دیگری با چهره‌ای حکیمانه: «حکمت ماست.»

مرد دیگری که در کنار وی بود بلافاصله گفت: «این‌گونه می‌نماید که شما از شادی ما بسیار در رنج به سر می‌برید؟»

یکی دیگر از اصحاب ملا گفت: «ما نیز نیت آن داریم که جملگی ملا شویم.»

و آخرین تَن، نیکخواهانه گفت: «ملایمان بی‌حوصله می‌شود و باشد که ما از بهر کمک نزد او رویم.»

در همین هنگام ملا از راه رسید و گفت: «البته که هر تن ادله خاص خود دارد، اما جملگی دلیل مشترکی نیز دارند که از قضا همگی فراموش نموده‌اند آن علت بازگو کنند.»

شاگردان گفتند: «بلی! بلی! صحیح است. همان‌گونه که ملارضاالدین گفتند.»

سپس همگی رو به ملارضاالدین کردند و گفتند: «ملا جان! بارک الله! بگو آن علت اصلیِ مشترک که ناگفته مانده است چیست؟!»

ملارضاالدین گفت: «شاگردان جمله گرد آیند زین سبب که درس بیاموزند و مراقبه و همسا کنند!»